اخبار: شروع ثبت نام کلاس های آموزش الکترونیک استاد غزال

[Mahdi neda]

درود

ضمن تشکر و تقدیر از توجه و دقت نظر حضرت عالی

چون استقبال کردی لذا در راستای اثبات این حقیقت که اگه در یک رشته به مهارت عمقی برسید در همه علوم و فنون صاحبنظر هستی که البته من نمونه بسیار ضعیف و کوچک و ناتوانی هستم اما ازآنجاکه جهت اثبات حقیقت فوق کافی بنظر میرسه لذا چند نمونه خراطی من در تاپیک زیر ازجمله در پست ۵۴ نیز به حصول مقصود کمک میکنه .اینجا :

https://www.irantk.ir/threads/51973...لتاژ-روشن-کنید?p=289982&viewfull=1#post289982

البته اونموقع دوربین گوشی ها کیفیت پایینی داشت لذا تصویر همان نمونه با کیفیت بهتر را تقدیم میکنم :
مشاهده فایل‌پیوست 165198

سلام استاد عزیز
واقعا که مثل همیشه عالی هستین،و اینکه هیچ موقع خودتون دست کم نگیرید
منم عین شما کلا به کارای فنی خیلی علاقه دارم،خواه اون کار کاشی کاری باشه یا مثلا ساخت یک دستگاه سی ان سی باشه(که البته با این تحریم ها فکر کنم به خاطرات بپیونده.انشالله که اینجوری نشه:72000000.استاد عزیزم داشتم به یه مساله ای فکر میکردم که یهو یه سوالی برام پیش اومد،خواستم بپرسم آیا در آینده ی این آموزشها میکرو و برنامه نویسی جایی خواهد داشت؟

 

[غزال]

سلام استاد عزیز
واقعا که مثل همیشه عالی هستین،و اینکه هیچ موقع خودتون دست کم نگیرید
منم عین شما کلا به کارای فنی خیلی علاقه دارم،خواه اون کار کاشی کاری باشه یا مثلا ساخت یک دستگاه سی ان سی باشه(که البته با این تحریم ها فکر کنم به خاطرات بپیونده.انشالله که اینجوری نشه:72000000.استاد عزیزم داشتم به یه مساله ای فکر میکردم که یهو یه سوالی برام پیش اومد،خواستم بپرسم آیا در آینده ی این آموزشها میکرو و برنامه نویسی جایی خواهد داشت؟

درود

اگر توجه و دقت کنید هر دانشجویی در هر رشته ای حتی مکانیک و کشاورزی و پزشکی در خصوص برنامه نویسی کم نمیاره زیرا موضوع پیچیده ای نیست و مهارت نسبی با اندک تلاشی حاصل میشه ، مضافا که در تعمیرات ابزار الکترونیکی جایگاهی نداره و مقرون بصرفه نیست .

برنامه ای که امتحان خود را داده و براحتی در دسترس هست چرا برای برنامه تازه ، هزینه و وقت بیشتری صرف کنیم و برای تست و برطرف کردن نقاط ضعف و نقائص آن زمان بسیار بیشتری تلف کنیم .

ضمنا مهارت های مشابه از جمله فلش و پروگرام و امثالهم که ظرف چند ساعت حاصل میشه ، از عهده همگان برمی آید و گسی برای فراگیری آن با مشکلی مواجه نمیشه و لذا توانایی ارزنده و خاصی محسوب نمیشه.

لذا به حکایت تاریخ ، آنچه از عهده هر گسی ساخته نیست ، توانایی و تخصص ارزنده و خارق العاده محسوب میشه نه مواردی که نقل و نبات است .

سپاس

 

[aarash110]

استاد با سلام به خدمت شما و کلیه دست اندرکاران این سایت وزین پیشنهادی داشتم با توجه دغدغه شما برای هر چه بهتر شدن آموزش و جذب حداکثری اگر صلاح میدانید دوره را با مقدمه ای شروع فرمایید تا دوستان با حال و هوای چگونگی آموزش آشنا گردند و این خود باعث تبلیغ نیز خواهد شد و دوستانی که بعدا به این جمع خواهند پیوست به آموزش های قبلی نیز دسترسی خواهند داشت و این باعث رفع مشکلات احتمالی بوجود آمده در طول دوره خواهد گردید همچنین می توان مبلغی را به عنوان پیش پرداخت برای شروع دریافت و بعد از مدتی که تعداد دوستان به حد مورد نظر رسید مبلغ نهایی را اعلام فرمایید با تشکر از بذل توجه شما

 

[غزال]

استاد با سلام به خدمت شما و کلیه دست اندرکاران این سایت وزین پیشنهادی داشتم با توجه دغدغه شما برای هر چه بهتر شدن آموزش و جذب حداکثری اگر صلاح میدانید دوره را با مقدمه ای شروع فرمایید تا دوستان با حال و هوای چگونگی آموزش آشنا گردند و این خود باعث تبلیغ نیز خواهد شد و دوستانی که بعدا به این جمع خواهند پیوست به آموزش های قبلی نیز دسترسی خواهند داشت و این باعث رفع مشکلات احتمالی بوجود آمده در طول دوره خواهد گردید همچنین می توان مبلغی را به عنوان پیش پرداخت برای شروع دریافت و بعد از مدتی که تعداد دوستان به حد مورد نظر رسید مبلغ نهایی را اعلام فرمایید با تشکر از بذل توجه شما

درود

از لطف و محبت بیدریغ حضرت عالی سپاسگزارم.
اگر امکانات این دوره فراهم بود فرصتی برای توجیه و شروع مقدماتی حاصل میشد اما فقط تهیه فیلم ، رمقی باقی نمیذاره و مشکلات وحشتناکی داره ، خصوصا که ناگزیرم برای کاهش هزینه از عوامل کمتری استفاده کنم و بویژه که با حداکثر دقت و حساسیت و بدون تجربه قبلی تهیه بشه که باید کیفیت ابزارهای مختلف را تست کنیم .

البته کلیپی که بدون توجه به کارایی و کیفیت و محتوا و با اولین برداشت منتشر بشه کاری نداره و فرصت چندانی نیاز نداره ولی رعایت اصول و نکات اساسی ،آنهم بدون تجربه قبلی ، دیوانه کننده است.

بطوریکه مثلا فیلمبردار به نکاتی توجه داره که برای علاقمندان الکترونیک اهمیتی نداره
اونا میخوان موضوعات اصلی رو قربانی هنر فیلمبرداری کنن که به اعتبارشون لطمه نخوره ولی من و شما میخواهیم نکات فنی ، بسادگی قابل مشاهده و تفهیم و انتقال باشه به نحوی که بخشی از تلاش ها به باد رفت و منجر به قهر و کدورت شد .

در آموزش حضوری چنین مشکلاتی وجود نداره ،
خلاصه که خیلی خیلی دشواره و راستی راستی آدم جر میخوره.
کم لطفی برخی از علاقمندان هم که ، شماره منو داشتن یا پیدا میکنن و توضیح مفصل میخوان ، خودش داستانی هست و حدس بزنین چه شرایطی دارم .

سپاس

 

[غزال]

درود

«« داستان کوتاه تخیلی واقعی »»​

مدرسه تعطیل شد و علی که بخاطر مشق کثیفش از معلم کتک خورده بود و طبق معمول از شدت درد ، دست هایش را زیر بغل می فشرد ، بسمت خانه رفت ، و مانند همیشه فکر میکرد چطور ورق تمیزی برای مشق شب پیدا کند تمام صفحه های دفترچه اش بارها پاک شده بود و بقدری کثیف و سیاه بود که پاک کن را سیاه میکرد
به خانه رسید اما مصمم شد ورق تمیزی پیدا کند ، جلوی خانه نشست و زانوی غم بغل گرفت.

او بارها از همکلاسی ها ورق سفید گرفته بود و خجالت میکشید دوباره بگیرد ، ناگهان چشمش به زباله و فکری به ذهن و شادی به دلش افتاد ، شنیده بود بعضی از مردم غذای خود را از زباله ها تهیه میکنند با خود گفت چرا که نه ؟

شاید آرزوی من هم در سطل زباله باشد ، بسرعت به سمت سطل زباله دوید با امید و شادی جستجو کرد ، دو تا دفترچه پیدا کرد اما بدتر از دفترچه خودش ، کثیف و خیس و مچاله بودند.

ناگهان مقوای باکس سیگاری پیدا کرد که یک طرفش سفید و تمیز بود ، قادر به کنترل خود نبود و از شدت شادی بالا و پایین می پرید .

دوان دوان مقوا را به خانه برد و بارها به سینه فشرد و بالاخره از آن دو صفحه سفید به اندازه اوراق دفترچه اش بُرید و مشق و تکالیفش را با خط بسیار ریز و خوشخط نوشت تا در این دو صفحه جا شود
درحالیکه شادترین لحظات زندگی را تجربه میکرد ، تکالیفش تمام شد ، ثانیه ها بسختی میگذشت چون دوست داشت هر چه زودتر ، معلمش را با تکالیف زیبا و تمیزش راضی و خوشحال کند دو مقوا را بین اوراق دفترچه گذاشت و دفترچه را کنار بالش و خوابید

اما از شدت شادی ، خواب از سر پریده بود و بارها بلند شد و از دیدن تکالیفش لذت برد آنشب خیلی دیرتر از هر شب بخواب رفت و صبح خیلی زودتر از همیشه بیدار شد .

ابتدا مشق زیبا و تمیزش را با شادی و لبخند دید و برخلاف همیشه صبحانه را که تکه نان و چای شیرین بود با شادی و لذت خورد و زودتر از بقیه در کلاس مدرسه حاضر شد.

علی لحظه شماری میکرد تا معلم وارد کلاس شد و تکالیف و مشق ها را یکی یکی بررسی کرد ، قند توی دل علی آب شده بود وقتی به علی رسید و دفترچه را گرفت مقواها از بین دفترچه علی به زمین افتاد و علی با افتخار و اعتماد از زمین برداشت و با غرور و شادی به معلم داد.

معلم که بسیار سنگدل و خشن بود نگاهی به مشق علی کرد و سیلی محکمی به صورتش زد و طبق معمول با انگشت بسمت تخته سیاه اشاره کرد تا برای تنبیه آماده شود بعد مقواها را بالا گرفت و بنمایش گذاشت تا همه بچه ها ببینند و با خشونت به علی گفت امروز با مدل جدید آمدی و تکلیفت را در مقوای سیگار نوشتی؟

علی آنروز هم کتک خورد ولی برخلاف همیشه قادر به کنترل گریه نبود و گریه مجالش نمیداد ، اشک هایش تمام شد اما هق هقش پایانی نداشت.
عاقبت زنگ خورد و مدرسه تعطیل شد و علی بسمت خانه رفت ولی دیگر آرزویی نداشت و به ورق سفید فکر نمیکرد و وقتی به خانه رسید مطابق معمول شروع کرد به پاک کردن اوراق کثیف و سیاه دفترچه .

 

[omidi52]

باسلام وتشکر بسیار عالی میشود اگر بصورت مجازی باشد تا از اطلاعات جناب مهندس بهرمند شویم

 

[یارمحمد]

با سلام ودورود من پاورهای سویچینگهای مختافی را تعمیر کردم ولی مشکلم با پاورهای گرین مدل ولتاژ استندبای(سیم بنفش SB )که بالا می باشد و حدود 9.37 ملت هست که باید 5 ولت باشد لطفاً راهنمایی فرمائید.

 

[amir*as]

سلام استادغزال داستان بسیارجالب وبیدارکننده ای بود ولی شما حتماازبیان آن منظوری داشتید کاش دوخط توضیح می دادید حتما مربوط کلاس های جدیده که توسط شما انشاالله شروع خواهدشدممنون.

 

[omidi52]

با سلام صبح که سیستم را باز کردم اولین پیغام درمورد ثبت نام کلاسهای استاد غزال بود و خواسته شده بود به شماره تلفنی پیام جهت تمایل به شرکت در کلاس را اعلام کنیم مجددا که مراجعه کردم تاشمار تلفن را یاداشت کنم شماره را پیدا نمیکنم اگر ممکن است راهنمایی فرمایید ممنون

 

[غزال]

سلام استادغزال داستان بسیارجالب وبیدارکننده ای بود ولی شما حتماازبیان آن منظوری داشتید کاش دوخط توضیح می دادید حتما مربوط کلاس های جدیده که توسط شما انشاالله شروع خواهدشدممنون.

درود

بله مقصود و هدفی از نقل این داستان دارم که مدتی قبل ، برگرفته از واقعیت نوشتم .

از یکسو حکایتگر اهمیت رفتار و تاثیر مثبت و منفی اعمال ما بر سرنوشت دیگران است.

تلاش علی ها که باید مورد تمجید و ستایش واقع بشه و دستمایه تغییر سرنوشت و آغازگر اهداف عالیه و درخشش و سکوی پرتاب او در راستای رشد و توسعه باشه ، ممکنه با حرکات و رفتار ناصحیح ما منجر به یاس و نامیدی و چه بسا منتهی به فجایعی بشه که قابل جبران نیست.

من تردید ندارم درصورتیکه کرونا ، عامدانه منتشر شده باشه دراینصورت محصول چنین رفتارهایی است .

چرا با رفتاری که حتی سود نامشروعی هم نداره مایه سقوط و نزول و تباهی دیگران شویم ؟
چرا از کلام خوشایندی که میتونه عامل ترقی و تکامل و شادی و طَرَب باشه استفاده نکنیم و برای سقوط و نزول دیگران هزینه های مادی و معنوی به خودمان تحمیل کنیم ؟

رفتار معلم علی ضربه مهلکی به علی وارد کرد اما ضربه مهلک تری نصیب خودش شد.
چنین رفتاری اگر از طرق قانونی هم قابل تعقیب و مجازات نباشه ، از نظر اخلاقی و از منظر اجتماعی قابل تعقیب و مجازات است و ثمری جز سرزنش و شماتت و تنفیراجتماعی نداره .

از سوی دیگر ، صدمه زدن به دیگران ، همیشه با خودآزاری همراه است ، زیرا اگر به شخصی صدمه میزنیم ، بدون کوچکترین تردیدی باید قبلا دهها برابر به خودمان صدمه زده باشیم و نقشه ها کشیده باشیم که اگر چنین خشونتی منجر به عواقب قانونی یا اجتماعی شد چگونه خود را نجات دهیم و و و .

از دیگر سو چطور ممکن است محیطی را به خشونت بکشیم و خودمان در امان و شادمان باشیم .
لذا اولین قربانی شخص خشن ، خود اوست و لازم است قبل از بروز خشونت ، دشواری ها و تلخی های شدیدی تحمل کند تا آماده خشونت و ستم شود .

برای بروز ناهنجاری ، باید تمام عواقب فوق که بخش ناچیزی از هزینه های آن است به جان بخریم که به کجا برسیم ؟
فقط برای اینکه در جامعه اثر منفی داشته باشیم !!؟
اگر اینهمه هزینه را برای کسب منافع نامشروع تحمل کنیم لااقل قابل توجیه است اما در بسیاری از موارد برای بروز رفتارهای ناهنجار خود هزینه های کلانی هم تحمل میکنیم که ضرر کنیم .
بعبارتی برای اینکه ضرر کنیم آرام و قرار نداریم و خود را به آب و آتش میزنیم.

اما چه خوب است در رفتارهای ناهنجارترین افراد هم نکات مثبتی جستجو کنیم و ویژگی های قابل ستایش را ستایش و تمجید کنیم .
دراینصورت علاوه بر شادی و طراوت غیرقابل وصفی که تجربه میکنیم و محیط را آکنده از سرخوشی و صفا و صمیمیت میسازیم ، بدون تردید تاثیر مثبت و عمیقی بر دیگران خواهیم داشت و چه بسا عامل درخشش و شکوفایی توانایی های ارزنده دیگران می شویم .

البته گاهی خشونت و تحمل شدائد و تقبل هزینه های آن ضروری است اما بشرطی که فرد مورد نظر مستحق خشونت و مجازات باشد دراینصورت اتفاقا تشویق وی ، خیانت به جامعه و حتی خیانت به خود اوست .
اما چرا فقر و ناتوانی علمی دیگران را سوژه تمسخر و توهین سازیم.

من از بدو تولد بدون وقفه در حال تحمل درد و غم و خشونت بودم
بطوریکه حتی موقعیت برتر تحصیلی یکی از دلایل و عوامل مجازاتم بوده.
زیرا ازآنجاکه همیشه رتبه اول و ممتاز دوران تحصیل را کسب میکردم و عامل زحمت و دردسر والدین بود که به مدرسه دعوت میشدند و برای دریافت کارنامه باید انعامی میپرداختند لذا اینگونه وقایع هم که آرزوی والدین است عامل عذاب والدینِ من بود و باید مجازات و محرومیت هایی تحمل میکردم .

لذا پایان هر سال تحصیلی این جمله تکراری پدرم را میشنیدم که
«« میمُردی اگه چند تا سوالو پاسخ نمیدادی ؟ »»

البته اگر انسان قادر به تحمل دردها باشه ، دردها و زخم ها ، بزرگترین موهبت و فرصت هستند و این شانس بزرگ با بهترین وجهی نصیبم شد بطوریکه اولا بدلایلی قادر به تحمل هر دردی شدم و ثانیا بی وقفه از بارش دردها بهره مند شدم که نقش اساسی و بسیار بزرگی در مرام و مسلکم ایفا کردند و درد دیگران را با تمام وجود احساس کردم.

به همین علت باوجودیکه رفع مشکل علاقمندان مبتدی که گاها توانایی اندازه گیری صحیح ولتاژ را هم ندارند ، بسیار بسیار دشوارتره ، اما ازآنجاکه دردهایی تحمل کرده ام که حتی باور کردنش سخته چه رسد به تحملش .

لذا به همین علت و همانگونه که تاپیک ها حکایت دارد همیشه بیشترین توجه و اولویتم ، علاقمندان مبتدی بوده .
هرچند ندرتا با بی انصافی هم همراه میشد و با گزارش ناصحیح و خارج از صداقت و پس از چندین پست متوجه شدم دنبال نخود سیاه هستم و لذا گاها در یک تاپیک مبتدی ناگزیر شدم بارها از ابتدا شروع کنم . ( البته بسیار بندرت) .

سپاس