درود بر شما
شما لطف دارید و از دوستانی هستید که قاپ من برای شما اسب نشسته و نمیدونم چرا گاهی ابنجوری میشه و چجوری منو بزرگ می بینن که متاسفانه تعداد کم و قابل تحمل هم نیست و به نحوی شماره منو تهیه میکنن و مایه شرمندگی فوق العاده میشن.
بسیاری از این دوستان بشکلی با من برخورد میکنن و از من تصویری در ذهن میسازن که با تمام وجودم همیشه نگرانم که اگه بفهمن اون تصویری که ساختن نیستم چی میشه ؟
بله دورانی در جوانی واقعا قلب پاکی داشتم اما الان زغال را سیاه تر میکنه و حقیقتا چیزی نیستم نه از نظر اخلاقی و نه علمی
البته بی تفاوت نیستم ولی خیلی ناچیزه که از نظرعلمی بواسطه تلاش بیش از حد و شرایطی بوده که چاره ای جز رفاقت و سرگرمی با کتاب نداشتم .
و از نظر اخلاقی هم همینطور در محیطی بزرگ شدم که غالبا لوطی و جوانمرد و ایثارگرند ، محیطی که تبعیدگاه بوده و اجداد ما یا سیاسی و طاغی و عاصی بودند که برای مادیات ارزشی قائل نبودند و یا طرار و سارق و خلافکار سنگین که بازم تارک دنیا و خوشگذران بودند و دم را غنیمت می شمردند و از مادیات مازاد بر نیاز احتراز میکردند
لذا در چنین محیطی ، تخطی از جوانمردی بسیار دشواره و هر گسی ناخواسته با فشار محیط ناگزیر به رعایت اصول اخلاقی است .
بنابرین اگر اندک تفاوت علمی و اخلاقی باشه به این دلایل هست و ارزشی نداره .
ولی برخی از دوستان که غالبا بسیار بیصدا و بی هیاهو هستند و بتبع آن بسیار عاطفی ، لقب هاو نسبت هایی بمن میدن که به مقدساتم وحشت میکنم بازگو کنم و نمیدونم با چه زبونی بگم به جون تنها فرزندم اشتباه میکنند و هیچ نیستم و چقدر میترسم خطاهای من ، سرمشق دوستانی شده باشه.
به هر روی اینم عذاب ویژه ای است که همگان ندارند و باید تحمل کنم و فقط امیدوارم خدا خیر کنه.
سپاس و تقدیر
درود بر استاد غزال و همه علاقمندان به اموختن..
استاد غزال فارغ از مطالب درجه یک
عبارت قاپ اسب نشسته خیلی عالی بود!!!!
بهروز و پاینده باشید انشالا...
این فضای ارزشمندی که می سازید دنیاها میارزد...