بله استاد میدونم و اون تاپیک رو پیگیری کردم. البته من هم ممنون محبتهای جناب habbib هستم .
ولی خب سبک این تاپیک حالتی داره که به کلاسهای آموزشی شباهت داره و من از این بابت ابراز خوشحالی کردم.
ضمن اینکه استاد عزیز، همونطور که میدونید من تعمیرگاه ندارم و عمده دانسته هام در حوزه الکترونیک به صورت تئوری و البته تا حدی ( حدود 5 سال) تجربه عملی در تعمیر دستگاههای خاص هست و در واقع تجربه خاصی در حوزه تعمیرات عام و بازار تعمیرات ندارم - بغیر از کارگاه کوچیکی که توی خونه برای خودم درست کردم-.
با مشورتهای بعمل اومده با جناب habbib ، امروز با یکی از دوستانم که تعمیرات لوازم خانگی داره صحبت کردم و قراره ان شاءالله برای کسب تجربه و کمک بهش از چند روز دیگه برم پیشش و توی تعمیرات الکترونیک کمکش کنم. اتفاقاً خیلی هم استقبال کرد و از اینکه کسی رو در قسمت تعمیرات الکترونیک داشته باشه خوشحال شد. اینا رو گفتم تا در جریان باشید و بدونید که توی این مسیر روی کمک شما خیلی حساب میکنم. احتمالاً من بعد مزاحمتهای بیشتری براتون داشته باشم. پیشاپیش عذرم رو بپذیرید
درود
پاسخ بابت کار عملی فراموشم شد.
نگران نباش و اگه میتونی تعمیرگاهی دایر کن نگران پاسخگویی نباش چون مطمئنم میتونی
هر جایی گیر کردی مطرح کن یا تماس بگیر
مطمئنا بچه نداری ولی من دارم یه دونه دارم خوبشم دارم لذا یکی یکدونه ها حساب جدایی دارن و بسیار بسیار عزیزن
لذا بچه معمولی نیست بچه ای است که بدلیلی که اشاره کردم اگه بد هم باشه تمام زندگی و نفس های منه .
وقتی بجون چنین بچه ای قسم خوردم دیگه باید باور کنی تعارف و ناشی از خصوصیت بزرگی نیست حرف دلمو زدم و شکسته نفسی نکردم.
اساسا مال این عددا نیستم حتی جوونی و در اوج پاکی ، معدن ماجرا بودم هر جای شهر ماجرا بود من همونجا بودم البته جوانمردانه جوری که حق احدی ضایع نشه یعنی تقرببا همیشه طرف حسابم سازمان و ادارات بودن و مسئولان کثیف و لجن
چون سواد خوبی داشتم و حساب شده عمل میکردم و حرف میزدم و سوتی نمیدادم خصوصا که جزء خوشگل ترین های شهر بودم و هیچ قاضی باور نمیکرد این قیافه اینقدر تخس باشه لذا معمولا نمیتونستن جرمی علیه من ثابت کنن
اگه یکروز بی ماجرا تموم میشد عذاب میکشیدم عشق و تفریحم ماجراجویی بود ، نمیدونم با چه زبونی بگم باور کنین ، تازه دوران خوش و پاکی من اینجوری بود و تکلیف پیری مشخصه.
گرفتار شدیم .
حکایت یه فیلم هست که اسم فیلم خاطرم نیست ولی یک سارق هفت خط هرچی از دست مردم فرار میکرد ولی مردم فکر میکردن لیاقت رهبر انقلاب را داره و کشور به دست این نجات پیدا میکنه
هر جایی برای سرقت میرفت مردم هم میفهمیدن و کمکش میکردن و حمله و تصرف میکردن و آخری اینو روی شونه بلند میکردن و پیروزی های خوشونو مدیون این بیچاره میدونستن
سپاس
