آموزشی: تحلیل مدار یک نمونه لامپ کم مصرف

[غزال]

سلام

هرچند برای اولین بار اقدام به تحلیل مدار لامپ کم مصرف میکنم و تجربه قبلی ندارم و بخصوص نمونه عینی هم از نقشه های موجود پیدا نکردم تا صحت و سقم تحلیلم را تست کنم و تحلیلی با اطمینان کامل تقدیم کنم اما ازآنجاکه همکاران و دوستان عزیزم باور ندارند که در این زمینه چیزی در چنته ندارم

لذا به حد بضاعت ناچیزم تحلیل خودم را تقدیم میکنم
و انتظار دارم اگر خطا و نقصی ملاحظه فرمودید اصلاحم فرمایید تا عوارض ناشی از خطاهای احتمالی کاهش یابد

ابتدا یادآوری دو نکته بسیار مهم
​

مورد نیاز این تحلیل
​

1- جهت سیم پیچ
در اغلب نقشه ها نقاط سیاهی در کنار سیم های ترانس ملاحظه میکنید مانند نقشه زیر و به این معنی است که ولتاژ این سرهای سیم پیچ که با نقطه مشخص شده همگی با هم مثبت یا منفی میشوند

یعنی اگر یکی از این نقاط در نیم سیکل مثبت یا دارای ولتاژ مثبت باشه متشابها بقیه نقطه های سیاه هم همینطوره
و اگر یکی از این نقاط ، منفی بشه تمام این نقاط منفی میشه

لذا ازآنجاکه ترانس موجود در نقشه زیر ، سه سیم پیچ (یعنی 6 سر ) داره بنابرین 3 سر با نقطه مشخص شده که همزمان با یکدیگر ، مثبت یا منفی میشوند و دانستن این نکته برای تحلیل این مدار بسیار بسیار ضروریه

2- ولتاژ معگوس سیم پیچ
باید بدانیم اگر باطری یا منبع ولتاژی را به یک سیم پیچ متصل کنیم ولتاژش در مدت اتصال به باطری ، متناظر با باطری است یعنی سیمی که به مثبت باطری متصل است مثبت میشه و دیگری که به منفی باطری متصل است منفی میشه

چون زور باطری بیشتره و اجازه نمیده که ولتاژ سیم پیچ ، مطابق میل خودش تغییر کنه بنابرین راهی نداره جز اینکه ولتاژ هر سر سیم پیچ ، مطابق باطری باشه

اما وقتی باطری را از سیم پیچ قطع کنید ولتاژ سیم پیچ وارونه میشه که هرچند باورکردنی نیست ولی نه تنها اخلاق سیم پیچ اینه بلکه اخلاق عمده پدیده های آفرینش اینجوریه

و بهمین دلیل اگه انسان را با زور ، مجبور به کار پسندیده هم بکنند بمحض آنکه آزاد بشه برعکس عمل میکنه و تلافی اون روزهای جبری را درمیاره

لذا درسته که ظاهرا اخلاق سلف و سیم پیچ عجیبه اما درواقع عادی و قابل انتظاره

یعنی وقتی از زور باطری رها بشه سیمی که با زور باطری ، مثبت بوده الان منفی میشه
و سیمی که به منفی باطری متصل بوده حالا مثبت میشه

این پدیده ، بسیار مهمتر از نکته اول و داستان مفصل این پدیده را در تاپیک زیر تقدیم کردم.

http://www.irantk.ir/irantk36121/
http://www.irantk.ir/irantk36121-2/


نقشه اصلی هم که توسط آقای دهاقانی ارسال شده در پست 50 این تاپیکه
http://www.irantk.ir/irantk54626/
http://www.irantk.ir/irantk54626/


شکل 1



شکل 2




شکل 3

حالا بکمک جریان 3 مرحله ای که در نقشه مشخص کردم و با دو نکته تقدیمی که بخش دشوار تحلیل بود اقدام به تشریح و تحلیل 3 مرحله فوق میکنیم.

اما ابتدا خودتون سعی کنید 3 مرحله فوق را مطابق شکل تحلیل کنید و سپس تحلیل آنرا در پست آتی مطالعه کنید که نظر شخصی منه و تا زمانیکه نمونه ای پیدا نکنیم که صحت تحلیلم را تست کنم قادر به تایید قاطعانه تحلیلم نیستم .
ولی نسبت به مسیر های جریان در 3 شکل فوق کاملا مطمئنم

ضمنا خطوط قرمز ضخیم ، جریان اصلی است که انرژی لامپ را تامین میکنه
و خطوط قرمز نازکتر جریان ناچیز بیس ترانزیستورهاست
و فلش یا پیکان روی خطوط ، جهت جریان را نشون میده

سپاس

 

[غزال]

شکل 1

1- ابتدا که مدار لامپ به برق متصل میشه ، ولتاژ برق شهر یکسو شده و 310 ولت در C4 ظاهر و آماده میشه

2- ولتاژ 310 ولت از مسیر( C1 موازی با R4 ) و از R6 عبور کرده و خازن C2 را شارژ میکنه و ولتاژ C2 بالا و بالاتر میره تا بیشتر از 30 ولت بشه

3- وقتی C2 بیشتر از 30 ولت بشه از دیاک جهش کرده و بیس ترانزیستور Q2 را تحریک کرده و ترانزیستور Q2 را روشن میکنه (از این پس دیگه دیاک قطع میشه و لذا اگه آزادش کنید اثری نداره )

4- وقتی Q2 روشن بشه مسیر 310 ولت از طریق فیلامان و C3 , C6 و ترانس TR1 , و کلکتور امیتر Q2 بسته میشه

توضیح : اوایل مرحله شکل 1 که گاز لامپ مقاومت زیادی داره و تقریبا قطع محسوب میشه ، جریانی از گاز لامپ عبور نمیکنه و فقط از فیلامان و c3 عبور میکنه

اما اواخر مرحله شکل 1 ازآنجاکه c3 خیلی کوچکتر از c6 است لذا ولتاژ c3 خیلی بیشتر از c6 میشه
و ازآنجاکه c3 با لامپ موازی است لذا ولتاژ بالای c3 از لامپ عبور میکنه و از سوی دیگر که گاز لامپ هم توسط فیلامان گرم شده لذا این دو عامل موجب روشن شدن لامپ در پایان مرحله 1 میشه

5- بعد از روشن شدن لامپ برای همیشه مقاومت گاز لامپ کم میشه و دیگه عمده جریان از لامپ عبور میکنه نه از c3 و فیلامان

(ضمنا در این مرحله که نقطه سیاه سیم پیچ اولیه ترانس از طریق قطعاتی به مثبت 310 ولت متصل میشه لذا نقطه سیاه با زور منبع ولتاژ 310 ولتی ، مثبت میشه و بنابرین در این مرحله هر 3 نقطه سیاه ترانس ، مثبت است که در شکل بعد از این موضوع استفاده میکنیم)

6- ازآنجاکه C6 در مسیر جریان شکل 1 قرار گرفته بنابرین وقتی کاملا شارژ بشه دیگه جریان DC از خازنها عبور نمیکنه لذا جریان شکل 1 قطع میشه و لذا جریان ترانس TR1 هم قطع میشه و بنابرین بدلیل نکته 2 ، ولتاژ هر 3 سیم پیچ ترانس وارونه میشه یعنی هر 3 نقطه سیاه ترانس ، منفی میشن بنابرین ولتاژ منفی به بیس Q2 میرسه و خاموشش میکنه و ولتاژ مثبت به بیس Q1 میرسه و Q1 را روشن میکنه

7- ازآنجاکه در اواخر مرحله شکل 1 مقاومت لامپ خیلی کوچیک شده بود ( با غلو میتونیم مقاومت لامپ را اتصال کوتاه فرض کنیم ) و ولتاژ C6 بالاتر رفته بود و با ولتاژ بالاتر پر شده بود لذا ولتاژ C6 برای شکل 2 شبیه باطری عمل میکنه

8- ازآنجاکه در شکل 2 خازن C6 پر شده و شبیه باطری شده لذا بمحض روشن شدن Q1 جریان شکل 2 از لامپ و L1 و Q1 جاری میشه.

شکل 2

9- در شکل 2 پس از آنکه انرژی C6 تموم بشه ، جریان شکل 2 هم قطع میشه

10- وقتی جریان شکل 2 قطع بشه ، جریان TR1 هم قطع میشه و دوباره ولتاژ هر 3 سیم پیچ ترانس وارونه میشه یعنی هر 3 نقطه سیاه مثبت میشن و لذا Q1 خاموش و Q2 روشن میشه (چون ولتاژ منفی به بیس Q1 و ولتاژ مثبت فقط به بیس Q2 میرسه ) و لذا جریان شکل 3 بسته میشه

شکل 3

10- به این ترتیب هرچند Q2 در شکل 3 مانند شکل 1 روشن میشه ولی جریان شکل 3 و 1 تفاوت کوچکی دارند بطوریکه :

اولا Q2 در شکل 1 از طریق دیاک روشن شد ولی در شکل 3 از طریق ترانس روشن میشه

ثانیا در اوایل مرحله شکل 1 مقاومت گاز لامپ خیلی بزرگ بود و لذا جریانی ار لامپ عبور نمیکرد اما در شکل 3 که مقاومت گاز لامپ خیلی کوچیک شده لذا از ابتدای مرحله شکل 3 هم جریان از گاز لامپ عبور میکنه

و لذا دیگه جریانی از فیلامان و C3 عبور نمیکنه ( درواقع از C3 جریان بسیار ناچیز عبور میکنه )

و بهمین دلیل از این پس تازمانیکه لامپ را خاموش نکرده اید شکل 2 و 3 تا ابد تکرار میشه

سپاس

 

[Service Manual]

سلام

با اجازه استاد عزيزم ، مطالعه اين مقالات البته زبان اصلي ، خالي از لطف نيست .

 

[غزال]

سلام

ادامه

وظیفه R1 , R3
R1 , R3 نقش حفاظتی دارند و بواسطه جریان زیاد امیتر ترانزیستور از 1 اهمی استفاده شده که اگه صفر الی 10 اهم هم استفاده بشه تصور نمیکنم اثر محسوسی در روشنایی لامپ داشته باشه (تست و اصلاح کنید )

البته مقصودم این نیست که از صفر یا 10 اهم اشکالی نداره بلکه صرفا جهت اطلاع عرض میکنم که لامپ در این محدوده هم روشن میشه و اگه روشن نشه مربوط به عدم رعایت دقیق این مقاومت نیست

( بویژه استفاده از صفر اهم و بخصوص در جریان تعمیر بهیچوجه توصیه نمیشه چون هرچند در مدار سالم تاثیر چندانی نداره اما در جریان تعمیر مدار معیوب موجب افزایش خسارت میشه

مثلا اگر بجای 1 اهمی 4 اهمی یا 5/ اهمی دارید میتوانید در جریان تعمیر استفاده کنید و نهایتا در فرصت مناسب مقاومت را مطابق نقشه تهیه و نصب کنید

بعبارت دیگر مثلا اگر رنگ مقاومت سوخته و قابل تشخیص نیست فعلا از یک مقاومت تقریبی دم دست تا 10 اهم استفاده میکنید و به کشف بقیه عیوب میپردازید و دیگه به مقدار این مقاومت گیر نمیدی

اما اگه از این محدوده کار مطلع نباشی ممکنه تصور کنی خطای ناچیز این مقاومت موجب اختلال و روشن نشدن است و مدام با مقاومت های مختلف تست کنی و بی جهت وقت خود را تلف کنی

وظیفهR2 , R5
R2 , R5 هم نقش حفاظتی دارند و بواسطه جریان ناچیز بیس اگه از 10 الی 100 اهم هم استفاده بشه نباید تاثیر قابل توجهی در روشنایی داشته باشه ( البته حدس میزنم و نمونه ای ندارم تست کنم شما حتما تست و اعلام کنید )

ضمنا هرچه مقاومت محافظ بزرگتر باشه عمر مدار طولانی تر میشه

وظیفهL1
هرچند نقطه سیاه در سلف معنا و مفهومی نداره و L1 در این مدار فقط برای کوچک کردن ترانس استفاده شده تا از انرژی ذخیره شده و انتخاب فرکانس تشدید استفاده بشه و ازآنجاکه TR1 باید فقط جریان بسیار ضعیف بیس ترانزیستورها را تامین کنه لذا L1 افت ولتاژی هم برای TR1 ایجاد میکنه و تعداد دور اولیه ترانس خیلی کم و لذا ترانس TR1 فسقلی بشه

و لذا نقطه سیاه L1 بنظر من نامفهومه اما اگه منظورش جهت سیم پیچ نسبت به ترانس باشه دراینصورت هم نقشه اشتباهه و نقطه سیاه باید سمت راست L1 باشه نه سمت چپ

البته نقطه سلف در تحلیل این نقشه موثر نیست ولی اگه نظر مخالفی هست ممنون میشم اصلاحم کنید

وظیفه C1 , R4

C1 در لحظه اول که دشارژ و خالی است و درواقع اتصال کوتاه محسوب میشه شارژ C2 را کمی سریعتر میکنه و برای راه اندازی بعدی وقتی لامپ را خاموش کنید اگه R4 نباشه C1 دارای ولتاژ است و یا دیر تر تخلیه میشه و لذا وقتی لامپ را روشن کنید در زمان طولانی تری روشن میشه مضافا که ولتاژ القایی مضر L1 را کاهش میده و از نظر AC دقیقا شبیه خازن موازی با CE اوت پوت هوریزانتال تلویزیون عمل میکنه و لذا ولتاژ القایی مضر را کاهش میده .

ازآنجاکه دیاک فقط باید لحظه استارت فعال بشه لذا این R4 , C1 بانضمام D1 , R6 برای این منظوره که دیاک فقط در لحظه اول فعال بشه و تا زمانیکه لامپ روشنه دیگه دیاک هدایت نمیکنه و در کار ترانزیستور ها خرابکاری نمیکنه

وظیفه دیاک
دیاک قطعه عجیب و جالبی است که تنها ضعفش اینه که با ولتاژ بالاتر از 30 ولت کار میکنه و اگه در ولتاژهای پایین تر هم کار میکرد تحول بزرگی در الکترونیک اتفاق می افتاد

به هر حال وظیفه دیاک اینه که یکبار بیس Q2 را تحریک کنه که استارت بشه و سپس تا زمانیکه برق را قطع نکردیم و نوسان داریم قطع میشه
اگه دیاک در این مدار نباشه استارت نمیشه و لامپ روشن نمیشه

سوال:
نقش R6 , D1 چیه ؟

سپاس

 

[غزال]

سلام

با اجازه استاد عزيزم ، مطالعه اين مقالات البته زبان اصلي ، خالي از لطف نيست .

سلام

استاد عالی و بسیار عزیزم جناب آقای شاطی زاده
​

با مقالات جالب و مفید ارسالی بینهایت شرمنده فرمودید
عمده اشکال اینه که تحلیل قاطعانه ساده ترین مدارها هم بدون نمونه عینی و بدون تست لازم مقدور نیست

گاها مدار بسیار بسیار ساده ای تحلیل میشه اما در عمل پاسخ متفاوتی میده و مشخص میشه یکی از فاکتورها منظور نشده

بهمین خاطر سالهاست قبل از آنکه نظر و تحلیل خودم را در نمونه عینی تست کنم اظهار نظر نکردم و یا بصورت حدس و گمان مطرح کردم

و لذا علیرغم اطمینان کامل به تحلیل های خودم ، از تقدیم آنها احتراز کردم اما بواسطه اشتیاق زیاد دوستان ، تحلیل حاضر را با تصریح حدس و گمان تقدیم کردم که امیدوارم با ارشاد و همکاری عزیزان و تست نظر حقیر در نمونه عینی ، تحلیل جامعی حاصل بشه.

سپاس و تعظیم

 

[kavosh83]

سلام

ادامه

وظیفه R1 , R3
R1 , R3 نقش محافظتی دارند و بواسطه جریان زیاد امیتر ترانزیستور از 1 اهمی استفاده شده که اگه صفر الی 10 اهم هم استفاده بشه تصور نمیکنم اثر محسوسی در روشنایی داشته باشه (تست و اصلاح کنید )

وظیفهR2 , R5
R2 , R5 هم نقش حفاظتی دارند و بواسطه جریان ناچیز بیس اگه از 10 الی 100 اهم هم استفاده بشه نباید تاثر قابل توجهی داشته باشه ( البته حدس میزنم و نمونه ای ندارم تست کنم شما حتما تست و اعلام کنید )

وظیفهL1
هرچند نقطه سیاه در سلف معنا و مفهومی نداره و L1 در این مدار فقط برای کوچک کردن ترانس استفاده شده تا از انرژی ذخیره شده و انتخاب فرکانس تشدید استفاده بشه و افت ولتاژی هم برای TR1 ایجاد کنه و تعداد دور اولیه ترانس خیلی کم و لذا ترانس TR1 فسقلی بشه (چون TR1 باید فقط جریان بسیار ضعیف بیس ها را تامین کنه و لذا احتمالا ترانس حلقوی بسیار کوچکی است )

و لذا نقطه سیاه L1 بنظر من نامفهومه اما اگه منظورش جهت سیم پیچ نسبت به ترانس باشه دراینصورت هم اشتباهه و نقطه سیاه باید سمت راست L1 باشه نه سمت چپ

البته در تحلیل این نقشه موثر نیست ولی اگه نظر مخالفی هست ممنون میشم اصلاحم کنید

وظیفه C1 , R4

C1 در لحظه اول که دشارژ و خالی است و درواقع اتصال کوتاه محسوب میشه شارژ C2 را کمی سریعتر میکنه ولی برای راه اندازی بعدی وقتی لامپ را خاموش کنید اگه R4 نباشه C1 دارای ولتاژ می مونه و یا دیر تر تخلیه میشه و لذا وقتی لامپ را روشن کنید در زمان طولانی تری روشن میشه مضافا که ولتاژ القایی مضر L1 را کاهش میده

اما چرا بجای C1 , R4 سیم نگذاشتند ؟
چون دراینصورت امیتر Q1 و کلکتور Q2 همیشه 310 ولت میشد و با اولین روشن شدن Q2 ، ولتاژ 310 ولت از طریق کلکتور امیتر Q2 اتصال کوتاه میشد و Q2 میسوخت و شروع بکار نمیکرد

دیاک فقط باید لحظه استارت فعال بشه لذا این دو قطعه بانضمام D1 , R6 برای این منظوره که دیاک فقط در لحظه اول فعال بشه و تا زمانیکه لامپ روشنه دیگه دیاک هدایت نمیکنه و در کار ترانزیستور ها خرابکاری نمیکنه

سوال:
نقش R6 , D1 چیه ؟

سپاس

​

سلام استاد بزرگ
به گمانم R6 که با c2 سری است امکان شارژ اولیه را از طریق c1 و R4 برای c2 فراهم میکند ولی دیود D1 برای حذف(شاسی کردن) پالس منفی است که در لحظه قطع ترانزیستور Q2 توسط ترانس ایجاد می شود

 

[غزال]

سلام استاد بزرگ
به گمانم R6 که با c2 سری است امکان شارژ اولیه را از طریق c1 و R4 برای c2 فراهم میکند ولی دیود D1 برای حذف(شاسی کردن) پالس منفی است که در لحظه قطع ترانزیستور Q2 توسط ترانس ایجاد می شود

سلام
دوست خوبم

اشاره هایی فرمودید

لذا بله وقتی Q2 روشن میشه دیود D1 ، ولتاژ منفی و یا درواقع گراند را به پایه مثبت خازن c2 متصل میکنه

ولی چرا چنین کلک و تمهیدی اندیشه شده ؟

​

بعبارتی اگه D1 نبود چه اتفاقی می افتاد؟

همچنین اگه R6 نبود و بجاش اتصال کوتاه بود چه اتفاقی می افتاد؟

بابت پاسخ هوشمندانه شما سپاسگزارم

لطفا اگر دوستان عزیز نمونه ای از این لامپ در دسترس دارند اعلام فرمایند تا با تست های لازم هرگونه خطایی رفع بشه و با اطمینان کامل مورد استفاده قرار بگیره

دراینصورت کمک بزرگ و شایان توجهی در اصلاح خطاهای احتمالی فرمودید
​

 

[kavosh83]

سلام
دوست خوبم

اشاره هایی فرمودید

لذا بله وقتی Q2 روشن میشه دیود D1 ، ولتاژ منفی و یا درواقع گراند را به پایه مثبت خازن c2 متصل میکنه

ولی چرا چنین کلک و تمهیدی اندیشه شده ؟

​

بعبارتی اگه D1 نبود چه اتفاقی می افتاد؟

همچنین اگه R6 نبود و بجاش اتصال کوتاه بود چه اتفاقی می افتاد؟

بابت پاسخ هوشمندانه شما سپاسگزارم

سلام
به نظرم اگرR6 اتصال کوتاه شود زمان شارژ c2 بسیار کوتاه تر و در نتیجه فرکانس بالا میرود و به دلیل مقاومت بیشترترانس با افزایش فرکانس،توان خروجی کاهش می یابد ضمن اینکه در اثر پالس های مثبت لحظه ای ترانس، امکان آسیب رسیدن Q2 وجود داردواما D1 علاوه بر محافظت از مدار در مقابل پالس های منفی،باعث دشارژ C2 و در نتیجه تسهیل در خاموشی Q2میگردد

 

[غزال]

سلام
به نظرم اگرR6 اتصال کوتاه شود زمان شارژ c2 بسیار کوتاه تر و در نتیجه فرکانس بالا میرود و به دلیل مقاومت بیشترترانس با افزایش فرکانس،توان خروجی کاهش می یابد ضمن اینکه در اثر پالس های مثبت لحظه ای ترانس، امکان آسیب رسیدن Q2 وجود داردواما D1 علاوه بر محافظت از مدار در مقابل پالس های منفی،باعث دشارژ C2 و در نتیجه تسهیل در خاموشی Q2میگردد

آفرین
​

تقریبا درسته

اگه R6 اتصال کوتاه باشه دیاک بین کلکتور و بیس Q2 قرار میگرفت و لذا کار Q2مختل میشد فقط میتونست 30 ولت بیشتر از بیس بشه و جریان غیرمجاز از Q2 عبور میکرد و میسوخت
از طرفی بمحض روشن شدن Q1 ولتاژ 310 ولت از طریق Q1 به دیاک و ییس Q2 میرسه و هر دو ترانزیستور روشن و میسوزند

و اگه R6 قطع باشه ولتاژی به C2 نمیرسه که در لحظه اول ولتاژ C2 را بالا ببره و بزرگتر از 30 ولت بشه و Q2 را استارت کنه


وظیفه D1 اینه که زمان تخلیه C2 را خیلی کم میکنه یعنی هر مقدار ولتاژی در C2 مونده باشه بمحضیکه Q2 روشن بشه بلافاصله از طریق کلکتور امیتر Q2 به گراند متصل و دشارژ و تخلیه میشه

و لذا برای اینکه C2 دوباره شارژ بشه باید جریانی از طریق R6 که مقاومتش خیلی بزرگه و 1 مگا است عبور کنه و شارژش کنه که زمان قابل توجهی میخواد و لذا یک ذره که از طریق این مقاومت 1 مگا شارژ بشه سیکل بعدی از راه میرسه و دوباره از طریق Q2 دشارژ میشه و لذا بعد از استارت هیچوقت به 30 ولت نمیرسه که در عملکرد مدار اختلالی ایجاد کنه

لذا R6 , D1 زمان شارژ را بسیار بزرگتر از زمان دشارژ C2 میکنه و لذا دیاک فقط در راه اندازی فعال میشه و سپس قطع است

درواقع C1 , R4 , R6 , D1 برای این منظوره که دیاک فقط در لحظه اول یعنی در استارت موثر باشه و در بقیه موارد دیاک قطع بشه

البته اگه من طراحی میکردم با کمی تغییر در این قسمت دو قطعه را حذف میکردم یعنی جای دیود را تغییر میدادم و C1 , R6 را حذف میکردم تا عمر لامپ بیشتر بشه

سپاس

 

[NICHICON]

سلام
ادامه

وظیفه R1 , R3
R1 , R3 نقش محافظتی دارند و بواسطه جریان زیاد امیتر ترانزیستور از 1 اهمی استفاده شده که اگه صفر الی 10 اهم هم استفاده بشه تصور نمیکنم اثر محسوسی در روشنایی داشته باشه (تست و اصلاح کنید )

وظیفهR2 , R5
R2 , R5 هم نقش حفاظتی دارند و بواسطه جریان ناچیز بیس اگه از 10 الی 100 اهم هم استفاده بشه نباید تاثر قابل توجهی داشته باشه ( البته حدس میزنم و نمونه ای ندارم تست کنم شما حتما تست و اعلام کنید )

وظیفهL1
هرچند نقطه سیاه در سلف معنا و مفهومی نداره و L1 در این مدار فقط برای کوچک کردن ترانس استفاده شده تا از انرژی ذخیره شده و انتخاب فرکانس تشدید استفاده بشه و افت ولتاژی هم برای TR1 ایجاد کنه و تعداد دور اولیه ترانس خیلی کم و لذا ترانس TR1 فسقلی بشه (چون TR1 باید فقط جریان بسیار ضعیف بیس ها را تامین کنه و لذا احتمالا ترانس حلقوی بسیار کوچکی است )

و لذا نقطه سیاه L1 بنظر من نامفهومه اما اگه منظورش جهت سیم پیچ نسبت به ترانس باشه دراینصورت هم اشتباهه و نقطه سیاه باید سمت راست L1 باشه نه سمت چپ

البته در تحلیل این نقشه موثر نیست ولی اگه نظر مخالفی هست ممنون میشم اصلاحم کنید

وظیفه C1 , R4

C1 در لحظه اول که دشارژ و خالی است و درواقع اتصال کوتاه محسوب میشه شارژ C2 را کمی سریعتر میکنه ولی برای راه اندازی بعدی وقتی لامپ را خاموش کنید اگه R4 نباشه C1 دارای ولتاژ می مونه و یا دیر تر تخلیه میشه و لذا وقتی لامپ را روشن کنید در زمان طولانی تری روشن میشه مضافا که ولتاژ القایی مضر L1 را کاهش میده

اما چرا بجای C1 , R4 سیم نگذاشتند ؟
چون دراینصورت امیتر Q1 و کلکتور Q2 همیشه 310 ولت میشد و با اولین روشن شدن Q2 ، ولتاژ 310 ولت از طریق کلکتور امیتر Q2 اتصال کوتاه میشد و Q2 میسوخت و شروع بکار نمیکرد

دیاک فقط باید لحظه استارت فعال بشه لذا این دو قطعه بانضمام D1 , R6 برای این منظوره که دیاک فقط در لحظه اول فعال بشه و تا زمانیکه لامپ روشنه دیگه دیاک هدایت نمیکنه و در کار ترانزیستور ها خرابکاری نمیکنه

سوال:
نقش R6 , D1 چیه ؟

سپاس

​

یه نام خدا
R1 R3 R2 R5
رو برچه اصولی باید انتخاب کرد
چون روی گرمای ترانزیستور خیلی تاثیر گذار هستند
ایا فرمول خاصی داره یا به صورت تجربی حساب میشه