آی پی امداد
abtahi
آریا الکترونیک mehrinfo تکشو

جملات زیبا

ghasemi59

مدیر تالار
مدیر تالار
2013-06-26
2,434
1,818
ميان آرزوي تو
ومعجزه خداوند،

ديواري است به نام اعتماد!

پس اگردوست داري به آرزويت برسي
باتمام
وجود
به اواعتمادکن
 

پیوست‌ها

  • 173.2 کیلوبایت بازدیدها: 28

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,881
10,575
داستایوفسکی در زندان سگی رو می‌بینه که همه زندانی‌ها بهش لگد می‌زنن
اون متوجه میشه که سگ از زندانی‌ها فرار نمی‌کنه، برعکس وقتی اون‌ها بهش نزدیک میشن، خم میشه و حالت لگد خوردن می‌گیره!
یه روز داستایوفسکی بهش نزدیک میشه و سرشو نوازش می‌کنه.
سگ با تعجب و ترس نگاه می‌کنه، ازش دور میشه و به شکل تلخی ناله می‌کنه.
از اون روز به بعد، سگ هر بار که داستایوفسکی رو می‌دید فرار می‌کرد!
اون سگ با بدرفتاری خو گرفته بود و از هر شکل دیگه‌ای از توجه می‌ترسید،وقتی کسی باهاش خوش رفتاری می‌کرد، امنیتشو در خطر می‌دید!
در مورد انسان‌ها هم همین حالت صدق میکنه. آدمایی که تمام عمرشون بد رفتاری و بی اعتمادی دیدن، نمیدونن وقتی محبت می‌بینن چطور برخورد کنن، دنیای خوش رفتاری و اعتماد رو نمی‌شناسن، در اون احساس غریبی می‌کنن و ترس، ناباوری و اضطراب اون‌ها رو فرا می‌گیره.
در واقع برای آدما «خوبی که نمی‌شناسن از بدی که می‌شناسن، خطرناک تره!»
بی دلیل نیست که گاهی کسایی که باهاشون بدرفتاری می‌کنی ستایشت می‌کنن و اون‌هایی که باهاشون خوش رفتاری می‌کنی ازت ناراحت میشن چون به خوبی و محبت خو نگرفتن و بیگانن باهاش
 

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,881
10,575
سلام
دیگر به این رفتارهایش عادت کرده بودم
همیشه خودش را جای دیگران می گذاشت
با ذهن خودش برای همه تصمیم می گرفت
گاهی خودش را جای شخصیت یک فیلم می گذاشت و می گفت اگر من جای او بودم فلان کار را انجام می دادم
گاهی خودش را جای یک فوتبالیست می گذاشت و می گفت باید در لحظه ی حساس بازی تصمیم دیگری می گرفت
از دوست و رفیق و خانواده گرفته تا افراد غریبه
فکر می کرد هیچ کس هیچ چیزی را بلد نیست؛ هیچ کس نمی تواند در شرایط حساس انتخاب درستی داشته باشد
او زندگی کردن جای دیگران را خیلی خوب بلد بود ولی ...
ولی زندگی اش پر از تصمیم های اشتباه بود
آنقدر خودش را در زندگی دیگران تصور کرد ، آنقدر به جای دیگران فکر کرد که زندگی اش را از یاد برد
زندگی او در بین صدها زندگی دیگر گم شد...
او نمی دانست تصور شرایط دیگران و به جای آن ها تصمیم گرفتن خیلی آسان است اما اگر همان موقعیت برای خودمان پیش بیاید شاید تصمیم های بدتری بگیریم
او نمی دانست هر آدمی فقط باید جای خودش زندگی کند
جای خودش فکر کند و تصمیم بگیرد
وگرنه دنیا پر می شود از آدم هایی که جای دیگران زندگی می کنند و در حل ساده ترین مشکل خودشان می مانند
حرف زدن ساده ترین کار دنیاست
اما عملی کردن همان حرف ها گاهی غیرممکن است...
 

majid parsa

VIP+ افتخاری
کاربر
2015-12-30
470
1,029
تهران
داستایوفسکی در زندان سگی رو می‌بینه که همه زندانی‌ها بهش لگد می‌زنن
اون متوجه میشه که سگ از زندانی‌ها فرار نمی‌کنه، برعکس وقتی اون‌ها بهش نزدیک میشن، خم میشه و حالت لگد خوردن می‌گیره!
یه روز داستایوفسکی بهش نزدیک میشه و سرشو نوازش می‌کنه.
سگ با تعجب و ترس نگاه می‌کنه، ازش دور میشه و به شکل تلخی ناله می‌کنه.
از اون روز به بعد، سگ هر بار که داستایوفسکی رو می‌دید فرار می‌کرد!
اون سگ با بدرفتاری خو گرفته بود و از هر شکل دیگه‌ای از توجه می‌ترسید،وقتی کسی باهاش خوش رفتاری می‌کرد، امنیتشو در خطر می‌دید!
در مورد انسان‌ها هم همین حالت صدق میکنه. آدمایی که تمام عمرشون بد رفتاری و بی اعتمادی دیدن، نمیدونن وقتی محبت می‌بینن چطور برخورد کنن، دنیای خوش رفتاری و اعتماد رو نمی‌شناسن، در اون احساس غریبی می‌کنن و ترس، ناباوری و اضطراب اون‌ها رو فرا می‌گیره.
در واقع برای آدما «خوبی که نمی‌شناسن از بدی که می‌شناسن، خطرناک تره!»
بی دلیل نیست که گاهی کسایی که باهاشون بدرفتاری می‌کنی ستایشت می‌کنن و اون‌هایی که باهاشون خوش رفتاری می‌کنی ازت ناراحت میشن چون به خوبی و محبت خو نگرفتن و بیگانن باهاش
لایک.Like
 

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,881
10,575
سلام
یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"
قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".
از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند.
نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند.
" عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.
فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر".
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود.
نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است".
 

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,881
10,575
سلام
‏هميشه قبل از بحث با هر كسى دو تا سوال از خودتون بپرسيد
-كجاى زندگيشم؟
-كجاى زندگيمه؟
اگه جواب "هيچ جا" بود
بحث بيخود نكنيد!
 

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,881
10,575
سلام

روز شماری مکن!

حتی اگر فکر می‌کنی در مهلکه افتاده‌ای
روز شماری مکن! حالا هم لحظه شماری مکن!
شب نمی‌تواند تمام نشود.

طبیعت شب آن است که برود رو به صبح.
نمی‌تواند یک جا بماند. مجبور است بگذرد.
اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی،
خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛
بگذار شب هم راه خودش را برود...

محمود دولت‌آبادی
 
بالا