درود
چرا اینجا هیشکی نیست ، هرچند یک بزرگتر به بزرگیِ همه بزرگان و با جملات جملگی زیباگویان ، بگونه‌ای همه جا هست که گویی بیشتر از همگان هستند.
به هر تقدیر
درسته که عنوان تاپیک « جملات زیبا » است اما شناسایی و حضور نازیبا نیز کمک شایان توجهی به ظهور زیباست.
و « حرف سیاسی نزنید » ، نازیباترین آنهاست.
البته درسته که رعایت مواردی جهت احتراز از ناهنجاری‌ها ضروری است اما میتوان با رعایت لازم و در راستای بهبود ناملایمات ، مشکلاتی همراه با راهکارهای مفید و شایسته مطرح ساخت.
اساسا مصیبت‌ها و بدبختی‌های جامعه با سانسور و بویژه با خودسانسوری ، عمق خطرناکی پیدا میکنه.
چرا که غایت و انتهای بی‌تفاوتی و لاقیدی و بی‌بخاری افراد ، افزایش و گسترش فساد است و مهمترین آرزوی مفسد.
تا در سایه سانسور و خودسانسوری و به تبع آن در آرامش کامل و بدون دغدغه فساد کند و فرصت کافی برای سازماندهی داشته باشد و هر لحظه به پایه‌های فسق و فجور استحکام بیشتر و نظم عظیمی به بی‌نظمی بخشد و بگونه‌ای بی‌نظمی را منظم و نهادینه کند که کوچکترین حیات اصلاح ، ناقوس ممات مصلح باشد.
لذا ممانعت از انتقاد و تشویق سانسور و خودسانسوری ، نقش بسیار مهمی در تقویت فساد دارد .
بنابرین زمانیکه فساد در مرحله مقدماتی و ضعیفی بود و رمق و قدرت چندانی نداشت ، چنانچه با جملات نازیبا و ویرانگر مانند « حرف سیاسی نزنید » و یا « سیاه‌نمایی نکنید» مانع انتقاد و بیان حقایق نمیشدیم ، هرگز مفسدین برای سازماندهی عمیق و نهادینه‌کردن ظلم و ستم مجالی پیدا نمیکردن.
النهایه یادمان باشد :
عبارت نازیبای « خواهشاً حرف نزنید » یعنی لطفا به فاسد کمک کنید تا بزودی نتوانید حرف بزنید.
سپاس
دورود
استاد شما نقطه زن به موضوع اشاره کردید
بنده هم نقطه زن به موضوع مفسد از دید تحلیلی و منطقی افکار از یک مفسد اشاره می کنم
مفسد = عامل تباهی ..فاسد - ( کسی که وجودش هم به ضرر خودش و جامعه هست)
سئوال اصلی اینجاست : چرا با آن که مفسد می داند چه می کند باز هم اصرار به کار خودش دارد؟
شاید و قطعاٌ قبل انجام هر کاری حق بجانب می شود و بعد مرتکب عمل می شود و پیش خودش می گوید و خود را توجیح می کند
1-من اگه این کار رو نکنم کسی دیگه میکنه
2- کی به کیه
3- این جامعه و مردم دور از جون شما و بقیه باشه لیاقت ندارن
4- وقتی نظم وجود نداره منم ماهی خود رو از آب آلوده می گیرم
5- من کردم و انگار اونا(جامعه) کردن چه فرقی داره
6- حالا که من کردم خوب کردم
7- ناظری حقی برمن نیست که مورد مواخذه قرار گیریم (وجدان :ای اشرف مخلوقات و مرد حساب خدا که هست)
مفسد: بیخیال خدا رو کی دیده (وجدان : عجب !! نکن نکن بد می بینی زندگی یک روز دو روز نیست )
(وجدان: نکن نکن) (مفسد: برو بابا) (وجدان: فلان خواب رو دیدی فلان اتفاق برات تو بیداری افتاد برات نشونه کار بدته به خودت بیا مَرد!!!!!) (مفسد : وجدان خفه شو)
(وجدان : هرگز عمل و وقاحت ای مفسد قدرت و توانایی محسوب نمیشود چون باید در قبال تمامی کاراهایت پاسخگو باشی پس بچرخ تا آنگونه برات بچرخیم
)
این چند مورد تو وجودش به نجوا و رخنه کرده بعد با اینکه خود می داند کارش ناهنجار و اشتباه و بد هست ولی با کمال تعجب کارش خودش رو انجام می دهد
به راستی که انسان موجودی عجیب و غریب هست
سپاس
