آی پی امداد
آی پی امداد
آریا الکترونیک parcham تکشو

امنیت شغلی در تعمیرات! (مطرح تجربیات)

majid parsa

VIP+ افتخاری
کاربر
2015-12-30
468
1,010
تهران
لعنت به این دود قلع.هر مدل دود و تزریق رو میشه کنار گذاشت،به جز این دود.معتاد این کار شدیم.
یادمه روز اول که رفتم توی تعمیرگاه یه خدا بیامرزی (رحمت خدا بهش)بهم گفت:بوی کباب شنیدی اومدی اینجا؟تو این کار خر داغ میکنن.زرنگ باشی تهش گوشته خر میخوری،جوری که مزه همونم نمیفهمی،تا این دود تو دماغت نرفته برو و پشتتم نگاه نکن،یه کارتن بزار جلوی همین در سیگار بفروش،چند سال دیگه رفتی تو ویلات و داشتی به زدن یه مغازه جدید نزدیکه خونه دومت فکر میکردی منم دعام میکنی.برو و چشمت به دست مردم نباشه که پولی که بهت میدن از روی حس خوب نیست.این عبدی رو نگاه بعد 40 سال تو این کار پولش نرسیده رفته طبقه چهارم اجاره کرده بدون آسانسور .ریه اش خرابه هر طبقه باید یه رب بشینه روی پله،هر طبقه هم که میره بالا چشماش نمیبینه واحد چنده.من از اون بدتر،اما رحیم نژاد رو نگاه (آبدارچی تعمیرگاه) هر 2سال یه بار داره یه خونه بزرگتر میخره.برو ببین کی از این کار به اوج رسیده،اگه هم رسیده همشو فروخته تا خرج چیزایی که داشته و از دست داده بکنه.
عذر میخام باعث الفاظی که تو این مطلب بود،دقیقا جمله اون بنده خدا بود که خودم بعد 21 سال بهش رسیدم.همه پست ها رو خوندم تقریبا مشکل هممون تو این صنفه کمو بیش ولی همسان .کنار هممون یک یا چند قدیمی و پیر این کار هست که کارشونو ما انجام میدیم که بنا به هر دلیل ،علم،چشم،حوصله،قطعات جدید و .... که مغلوب تکنولوژی شدن.خدا عاقبت ما رو به خیر کنه.الان با این حال که به حرف اون بنده خدا رسیدم باز هم مردد میشم و میگم چند تا پاکت سیگار باید بفروشم تا بشه پوله تعویض یه بک لایت!
نتیجه ای از این بحث نمیشه گرفت جز عشق و اعتیاد به دود قلع
 

majid parsa

VIP+ افتخاری
کاربر
2015-12-30
468
1,010
تهران
لعنت به این دود قلع.هر مدل دود و تزریق رو میشه کنار گذاشت،به جز این دود.معتاد این کار شدیم.
یادمه روز اول که رفتم توی تعمیرگاه یه خدا بیامرزی (رحمت خدا بهش)بهم گفت:بوی کباب شنیدی اومدی اینجا؟تو این کار خر داغ میکنن.زرنگ باشی تهش گوشته خر میخوری،جوری که مزه همونم نمیفهمی،تا این دود تو دماغت نرفته برو و پشتتم نگاه نکن،یه کارتن بزار جلوی همین در سیگار بفروش،چند سال دیگه رفتی تو ویلات و داشتی به زدن یه مغازه جدید نزدیکه خونه دومت فکر میکردی منم دعام میکنی.برو و چشمت به دست مردم نباشه که پولی که بهت میدن از روی حس خوب نیست.این عبدی رو نگاه بعد 40 سال تو این کار پولش نرسیده رفته طبقه چهارم اجاره کرده بدون آسانسور .ریه اش خرابه هر طبقه باید یه رب بشینه روی پله،هر طبقه هم که میره بالا چشماش نمیبینه واحد چنده.من از اون بدتر،اما رحیم نژاد رو نگاه (آبدارچی تعمیرگاه) هر 2سال یه بار داره یه خونه بزرگتر میخره.برو ببین کی از این کار به اوج رسیده،اگه هم رسیده همشو فروخته تا خرج چیزایی که داشته و از دست داده بکنه.
عذر میخام باعث الفاظی که تو این مطلب بود،دقیقا جمله اون بنده خدا بود که خودم بعد 21 سال بهش رسیدم.همه پست ها رو خوندم تقریبا مشکل هممون تو این صنفه کمو بیش ولی همسان .کنار هممون یک یا چند قدیمی و پیر این کار هست که کارشونو ما انجام میدیم که بنا به هر دلیل ،علم،چشم،حوصله،قطعات جدید و .... که مغلوب تکنولوژی شدن.خدا عاقبت ما رو به خیر کنه.
الان با این حال که به حرف اون بنده خدا رسیدم باز هم مردد میشم و میگم چند تا پاکت سیگار باید بفروشم تا بشه پوله تعویض یه بک لایت!
نتیجه ای از این بحث نمیشه گرفت جز عشق و اعتیاد به دود قلع
 

farzad55

کاربر vip
کاربر
2020-10-02
177
235
اصفهان
درود بر دوستان.

خب هر عزیزی مطلبی قابل تامل از تجربیات خودش گذاشته که تقریبا با تعدادی از آنها من و شما هم تجربه مشترکی داریم.
بالاخره توی هر شغلی افراد موفق و متاسفانه ناموفق وجود دارند اما نکته اصلی اینجاست که شغل تعمیرکاری به عوامل متعدد زیادی وابسته است یکی از مهمترین آنها به نظر من قطعه جورکردن و یافتن قطعه خوب یا اصلی است که کار حضرت فیل است.
درست است که شما تعمیرکار ماهر و کار بلدی هستید ولی نداشتن قطعه مناسب عملا کار و زحمات شما را به باد فنا می دهد.
امروزه متاسفانه قطعات فیک و تقلبی معضل بسیار بزرگی شده که یه عده از خدا بی خبر و سود جو روانه بازار میکنند و ما هم بدلیل نبود قطعه اورجینال مجبور به تهیه آنها از روی ناچاری یا نداشتن اطلاع کافی هستیم.
گذشته از آن بعضی از مشریان هم متاسفانه برای پرداخت حق الزحمه بگونه ای عمل میکنند که انگار صدقه می دهند و یا بد حسابی می کنند.
البته این همه مشکلات نیست و دوستان می دانند که تهیه مواد اولیه و ابزار آلات و قیمت های بالا و نجومی هم خود دقدقه ای شده که قابل توصیف نیست.
و........
خلاصه اینکه قشر زحمت کشی هستیم که از تو خودمان را ویران کرده و از برون دیگران را.
موفق باشید.
 

javamobira

VIP+ افتخاری
کاربر
2012-02-22
387
984
همدان کوی ولیعصر
با سلام
درست است که شغل ما باعث ثروت مند شدن نمیشه ویا رفاه بالا نمیاره ولی همونطور که در پست قبلی گفتم در تمام شغلهای خدماتی ان هم از نوع تعمیرات اینگونه است ودر کل شغل ازاد ان هم خدماتی دارای درامد خوب هستند ولی نه بالا که الکترونیک برق هم شامل اون میشه ولی بی انصافی نکنیم باز خرج زندگی در میاره خیلی از دوستان از این شغل خانه ماشین یا مغازشان را خریده اند اگر با مشاغل کارمندی مقایسه کنیم ممکن است درامد ماهیانه بعضی از صنف های ما بیشتر باشد ولی بیمه واینده کاری و تا حدودی ثبات در امدی کارمند زیاد است در کل بیشتر نظر دوستان واساتید به نظر من این است که نسبت به علم وتخصص واز دست دادن سلامتی است که می توان گفت حسرد دارد که یک سری مشاغل دلالی بیشترین درامد را دارند واین شغل با اینکه یک شغل تخصصی است نسبت به ان کمترین البته نا گفته نماند تا حدودی بعضی از مشاغل فنی دیگر مانند مشاغلی که با خودرو سر کار دارند از ما کمی بیشتر در می اورند وان هم انقدر نیست بتوان گفت چندین برابر است در کل علاقه به این رشته باعث شده که خیلی از ما به اون روبیاریم که این خودش کم چیزی نیست اگر این مشگلات اقتصادی نبود این شغل هم در امدش بد نبود .
با تشکر
 

bardia.t

مدیریت بازارچه
مدیر تالار
2009-07-15
4,773
25,692
با سلام
درست است که شغل ما باعث ثروت مند شدن نمیشه ویا رفاه بالا نمیاره ولی همونطور که در پست قبلی گفتم در تمام شغلهای خدماتی ان هم از نوع تعمیرات اینگونه است ودر کل شغل ازاد ان هم خدماتی دارای درامد خوب هستند ولی نه بالا که الکترونیک برق هم شامل اون میشه ولی بی انصافی نکنیم باز خرج زندگی در میاره خیلی از دوستان از این شغل خانه ماشین یا مغازشان را خریده اند اگر با مشاغل کارمندی مقایسه کنیم ممکن است درامد ماهیانه بعضی از صنف های ما بیشتر باشد ولی بیمه واینده کاری و تا حدودی ثبات در امدی کارمند زیاد است در کل بیشتر نظر دوستان واساتید به نظر من این است که نسبت به علم وتخصص واز دست دادن سلامتی است که می توان گفت حسرد دارد که یک سری مشاغل دلالی بیشترین درامد را دارند واین شغل با اینکه یک شغل تخصصی است نسبت به ان کمترین البته نا گفته نماند تا حدودی بعضی از مشاغل فنی دیگر مانند مشاغلی که با خودرو سر کار دارند از ما کمی بیشتر در می اورند وان هم انقدر نیست بتوان گفت چندین برابر است در کل علاقه به این رشته باعث شده که خیلی از ما به اون روبیاریم که این خودش کم چیزی نیست اگر این مشگلات اقتصادی نبود این شغل هم در امدش بد نبود .
با تشکر

درود بر شما //کاملا درست میفرمایید ثبات و اینده کارمندی به مراتب بیشتر هستش و استرس و ...هم نداره به فرض مثال کارمند جز را ما حساب میکنیم ...صبح ساعت 7 حاضری را در اداره میزنه تا ساعت 9 هم یا توی ابدارخنه هستش یا توی نمازخونه خوابه ساعت حدود 9 هم که ارباب رجوع میاد یکی دو مورد را با کاغذ بازی این طرف و اون طرف میفرسته تا ساعت 10.30 میره واسه خوردن صبحانه و چای و بعد از اون هم نمیتونید پیداش کنید چون یا رفته ماموریت یا رفته توی فضای باز سیگار بکشه ساعت 12هم موقع نماز ونهارتا ساعت 1ساعت 1هم شروع میکنن دور میزشون جمع کردن تا ساعت 1.30 که برن خونه و...کلا روز که باید 8 ساعت مفید کارمند کار کنه در بهترین حالت 2ساعت الی 3ساعت کار کرده و اما بعد از ظهر از ساعت 2تا فردا صبح که باز بره سر کار وقتش ازاده هر کاری بکنه تازه روزهای تعطیل را تعطیل هستش ...سالی 30 روز مرخی با حقوق داره ...سالی تا 60 روز میتوانید مرخصی استعلاجی با حقوق در یافت کنید ...اگر اداره دولتی باشه که دیگه نور علی نوره علاوه بر موارد قبل سالی یکی دو هفته میتونید با هزینه اداره مسافرت برید و یا با هزینه خودتون ولی در مقصد از ویلاهای اداری به صورت رایگان استفاده کنید ...بیمه براتون پرداخت میشه و سر سال عیدی و بن کالا وحق اولاد ..مرخصی زایمان و پاداش پایان کار و بازنشتگی و هزار یک امتیاز دیگه که الان اینجا جاش نیست وقتی هم که بازنشته شدید یه پول قلمبه بهتون میدن و......این از کارمندی که میگن خوب نیست :30000000:

حالا میام سر بحث کار خودمون ....صبح باید از رختخواب بلند نشده استرس مغازه را داشته باشی ...از اون طرف توی مغازه استرس و اعصاب خوردی که خدایی نکرده الان پنل نشکنه .وقتی مغازه میری وقت اینکه یه چایی بدون دردسر و در ارامش بخوری نداری ..بحث با مشتری بابت گرفتن دستمزد .تا ساعت 12 که شد خواستید مغازه را تعطیل کنید واسه ناهار یه نفر زنگ میزنه که نرو من الان میام کاردارم تا ساعت 2بخواهید نهار بخوری دیگه وقت نمیشه بری خونه مجبوری یک بیسکویت ساقه طلایی بخری همونجا توی مغازه با چایی که ساعت 10 درست کردی و وقت نشده بخوری به عنوان نهار بخوری تا شب...بعد از اون هم تمام مواردی که براتن واسه قبل ظهر گفتم تکرار میشه تا ساعت 9تا 10 شب که دیگه روده بزرگه داره دادش در میاد که روده کوچیکه داره منو میخوره:tennis:بعد هم خسته و کوفته راه می افتی سمت خونه ساعت 11میرسی خونه یه شام نصفه نیمه که از نهار ظهر مونده باید بخوری و بخوابی واسه صبح حین خوابیدن هم استرس .اجاره مغازه.استرس اگر با صاحب مغازه هم بلند صحبت کردید که واویلا..پول بیمه ...و...تا خوابت ببره صبح بشه و روز از نو روزی از نو:11722:بعد از این همه موارد اگر خدایی نکرده مریض بشید مرخصی در کار نیست و اون روزی که مغازه نروید پولی در کار نیست //مرخصی با خقوق یک ماهه هم خبری نیست //استفاده از ویلاهای اداره و شرکت واسه مسافرت هم خبری نیست//بیمه تکمیلی درمان هم خبری نیست //عیدی پایان سال و بن و کارت کالا و خق مسکن و حق اولاد و....///پاداش باز نشستگی هم خبری نیییییییییییییییییییییییسسسسسسسسسسسسست..........ببخشید خلاصه خیلی حرف زدم :apologetic:ولی این ریتم زندگی من و یکی دو همکار دیگه هستن که دقیقا اون ها هم واسه من تعریف کردن همین هستش ...دیر از جون شما سال 1400 من کرونا گرفتم حدود 2ماه درگیر بودم و مغازه تقریبا نیمه تعطیل توی این 2ماه کل زندگیم زیروشد خرج خونه حتی پول بیمه هم باید پرداخت میکردم کرایه خونه ..قسط وام پول بیمارستان و دوا و درمون و.......
 

mohammadhadi

مدیر تالار
مدیر تالار
2008-03-31
2,804
10,411
سلام
من قبلا ساعت کاری زیادی داشتم که نتیجه اش سردرد های زیاد و چند روزه بود که بعدها دائمی شد.پنج سال اول نوع سردرد را تشخیص نمی دادند و سه سال بعد هم که نوعش مشخص شد با دارو فقط کاهش داشت ولی قطع نمی شد که نهایتا با طب سنتی کاملا درمان شدم.

طی اون مدت که سردرد داشتم تنها کسانی که به دادم رسیدند خانواده ام بودند و حتی دوستان نزدیک وقتی به مغازه می امدند و حال مرا می دیدند متلک می انداختند: تو را که نمیشه با صد من عسل بخوری و وقتی می گفتم سردرد دارم نهایتش این بود که می گفتند یک استامینوفن بخور و کار منو انجام بده. کار خودش مهم تر از سلامتی من بود.

از اون موقع ساعت کاری کاملا منظمی دارم 4 ساعت صبح و 4 ساعت عصر . جمعه ها کلا تعطیل و تعطیلی ها نصف وقت.مشتری ها هم عادت کرده اند.می دونند که من سر ساعت تعطیل می کنم .جواب تلفن مشتری آخر وقت را هم نمی دهم و به فرض برداشتن گوشی می گویم مغازه تعطیله عصر یا فردا تشریف بیارید
دلسوزی بیش از حد را هم گذاشتم کنار: . قبلا با کمترین دستمزد کار می کردم و هر وسیله ای می آوردند قبول می کردم( دستکاری شده داغون کم ارزش و ...) که باچانه زنی زیاد مشتری دیگه چیزی برام نمی موند. الان وسیله داغون و بی ارزش قبول نمی کنم .در حد معمول روی وسیله وقت می گذارم ( مثلا یک پخش معمولی بیش از یک ساعت ارزش وقت گذاشتن نداره یا یک led نهایتا یک روز کاری باید براش وقت بزاری ) و به اندازه متوسط بازار هم دستمزد می گیرم.الان وضع زندگیم بهتر از اون موقعیه که شب و روز کار می کردم

فرض کنید یک تلویزیون ده میلیونی میاد تعمیر وقتی درست بشه نهایتا یک میلیون دستمزد بگیرم .نتیجه اش احیای یک تلویزیون ده تومنی میشه برای مشتری. یعنی مشتری 9 تومن براش سود داره و من تعمیر کار یک تومن و به جای تشکر از احیای وسیله باید تا چند سال جوابگو باشم

چند سال پیش به یک کارمند گفتم این چه جور کار کردنه: گفت به اندازه دستمزدم کار می کنم
یک بازاری را گفتم چرا کمک نمی کنی وسیله ها بار بشه:گفت از گشادی پول در میاد نه از کار کردن
 
آخرین ویرایش:

@morteza

کاربر vip
کاربر
2017-10-21
126
134
با سلام خدمت همه همکاران گرامی،مبحث مطرح شده الحق و الانصاف یک مطلب جامع و دقیق و کامل هست که تشکر میکنم از شروع کننده این مبحث و دوستانی که تجربیاتشان را بیان کردند،بنده هم از همکاران شما هستم شاید سابقه کاری کمتری نسبت به شما عزیزان داشته باشم ولی نکاتی را لازم میدانم از مصائب و مشکلاتم و راهکارهای مناسب با ان عنوان کنم
عزیزان این شغل صرف نظر از فرسودگی ان نسبت به خیلی از مشاغل راحت تر است خود را مقایسه کنیم با یک کارگر روزمزد که روزی هشت تا ده ساعت در سرمای زمستان و گرمای تابستان و نورافتاب زحمت میکشد،حداقل ما هر چند از لحاظ مغزی و چشمی بسیار خسته میشویم ولی به نسبت خیلی از مشاغل وضع بهتری داریم ،بنده هم در این شغل مشکلات بسیاری دارم از عدم ملاحظه بسیاری از مشتری ها که شرایط را درک نمیکنند و توقع دارند همان لحظه وسیله شون رو درست کنیم بدیم خدمتشون در این موارد بدون رودربایستی باید بگی بذارش دو سه روز دیگه بیا اگر مقاومت کرد با کمال احترام بدید خدمتش تا ببره جای دیگه و مطمعن باشید اگر کارتون درست باشه و قبلا سابقه کاری خوبی براش داشته باشید وسیلشومیذاره ومیره،مشکل عمده دیگه این هست که این کار بشدت اعصاب و روان رو درگیر میکنه به نحوی که ارامشی و رمقی برای خانواده باقی نمیذاره برامون که البته به نظر شخصی بنده راهکارهایی هم دارد، اول تغذیه مناسب مغزی که ازش کارکشیده میشه مثل مغز یک ادم بیکار نیست کالری میخاد باید تامین بشه ،میوه جات و سبزیجات فراموش نشه،خواب مناسب و کافی بطوری که در شب خودمون رو عادت بدیم به یک خواب عمیق و یکسره به مدت هشت نه ساعت، هر وقت حین کار از کار خسته شدید دست از کار بکشید و یک چرخی بزنید، گوشیتون رو در ساعات غیرکاری اصلا خاموش کنید چون بعضی از ملت واقعا درک نمیکنن طرف میبینی ساعت دوازده شب زنگ میزنه که مثلا بقول خودش یه سیمی لحیم کنه، نوشیدن اب به مقدار کافی، اگر براتون مقدوره یک فن کامپیوتر پیدا کنید و با یک زاویه ای پهلوی این لامپ روشناییتون یا هر جایی که میدونید نصب کنید تا بخار لحیم ها و روغن لحیم هارو از مقابل صورتتون به عقب ببره و حد اقل هوایی که تنفس میکنید توش دود نباشه،از پذیرفتن وسبله های مسخره و اسباب بازی اجتناب کنید و وقتتون رو صرف یک کار درست کنید،اسپیکرای ارزون قیمت و نمیدونم سیم شارژر موبایل و امثالهم رو با کمال احترام نپذیرید
 

Omidi2722

کاربر vip
vip
کاربر
خب من همین الان هم ۳۷ سالمه، ربطی به شغل نداره، اکثر آدما از ۴۰ سال به بعد دچار پیرچشمی میشن که باید عینک نزدیک بین استفاده کنن، ولی اگر خوب کار کنید و حساب شده، میتونید چندتا شاگرد خوب تعلیم بدین و بعدش فقط مدیریت کنید و شاگردها کار کنن، در کل از سن ۴۰ به بعد همه شغلها سخت تر میشن
 

bardia.t

مدیریت بازارچه
مدیر تالار
2009-07-15
4,773
25,692
خب من همین الان هم ۳۷ سالمه، ربطی به شغل نداره، اکثر آدما از ۴۰ سال به بعد دچار پیرچشمی میشن که باید عینک نزدیک بین استفاده کنن، ولی اگر خوب کار کنید و حساب شده، میتونید چندتا شاگرد خوب تعلیم بدین و بعدش فقط مدیریت کنید و شاگردها کار کنن، در کل از سن ۴۰ به بعد همه شغلها سخت تر میشن

درود بر شما ///اینکه میفرمایید شاگرد .....من خاطره خوبی از شاگرد ندارم سال 84یکنفر به عنوان کاروزی اومد تعمیرگاه و گفتش اوستا شاگرد واسه چند ماه نمیخوهید کاروزی هنرستانی بود منم گفتم که نه نیاز به شاگرد ندارم و رفت و بعد از مدتی یکی از دوستان را واسطه کرد که این دانش اموز هستش و بخاطر واحد درسی که داره مجبوره بره کارورزی و چون رشته الکترونیک هستش اگر لطف کنید و قبول کنید ممنون میشم و...من هم چون از دوستان نزدیک بود و کاملا ایشان را میشناختم قبول کردم بعد از حدود 3ماه دوره کارورزی که تمام شد و رفت حدود 1هفته دیگه برگشت و گفت اقا من به عنوان یادگیری میخوام حدود چند سال بیام دم دستتون همچ پولی هم نمیخوام فقط واسه یادگیری و....و من هم چون طی این چند ماه تقریبا شناخت از خودش و خانوادش پیدا کرده بودم قبول کردم و پیش خودم فک کردم این بنده خدا هم یه کاری یاد میگیره بعدا کمک حالم میکنه و خداییش هم تجربه چندین ساله خودم را بهش یاد دادم وبعد از چند ماه که تقریبا کار را یاد گرفته بود به صورت درصدی بهش دستمزد میدادم و حدود 1سالی هم اینطوری گذشت تا اینکه یک روز دیدم از طرف بیمه ابلاغیه واسم اومده وقتی جویا شدم دیدم به به کسی که استاد کارش کردم الان رفته بیمه و شکایت منو کرده که بیمه ام نمیکنه و....خلاصه سرتون را درد نیارم به هر بدبختی بود مامور بیمه را راضی کردم که این شخص واسه چند ماهی به عنوان کارورزی توی کارگاه من کار میکرد و منم از روی رافت و گذشت خاستم یه پولی بهش داده باشم و بصورت موقتی بوده و.....و خلاصه هر جور بود از این مخمسه بیرون اومدم و بهش گفتم که دیگه نمیخوام بیای مغازه و چرا اینکار را کردی که با کمال پرویی گفت من که شکایت نکردم فقط مامور بیمه امد و گفت اینجا کار میکنی بیمه داری گفتم نه و...خلاصه دیگه این شاگرد را بیرون کردم و طولی نکشید که 10 مغازه جلوتر رفت و یه مغازه اجاره کرد و از اونجایی که حدود 2سال توی مغازه من کار میکرد مشتری های منو اکثرا میشناخت و ملت فک میکردن من جا به جا شدم و این نامرد هم اصلا به اونها نمیگفت تا اینکه یک روز یکی از مشتریان سابق و چندین ساله توی خیابون بهم رسید و گفتش تلویزیون ما درست شد ؟؟؟تعجب کردم گفتم کی تلویزیون اوردی ؟؟گفت دادم به شاگرد ت توی مغازه و...بهش گفتم من شاگرد ندارم و بقیه ماجرا ......از اون تاریخ به بعد هم هر وقت کسی میاد به عنوان کار اموز یا شاکرد و...با تمام قدرت بهش میگم نه :stop:....دوستان و همکاران هم در انتخاب شاگرد نهایت دقت را انجام بدید و سعی کنید اصلا تا میتونید شاگرد نگیرید
 

مهرزاد قائم مقامی

VIP+ افتخاری
کاربر +vip پلاس
vip
کاربر
2012-08-31
270
517
بوشهر
درود بر همه دوستان
تو کسب دارمد و شغلمون عمده مشکلات بر میگرده به خدمون و همیشه از ایرادات خدمون قافلیم و همیشه مسائل اقصادی و اجتمایی و خیلی چیزای دیگه رو عامل میدونیم

کسی که حسابی برا یاد گیری عزمشو جزم کرده باشه لنگ منو شما نمی مونه و به هر روشی یاد میگیره و بر عکس کسی که فقط بخاد منباب درامد و تفکرات دیگه یاد بگیره خیلی نمیتونه موفق باشه
ثبات و اتکا به روشهای سنتی و قایم کردن علم و تجربیاتمون از دیگران اونم تو عصر دیجیتال و اینترنت باعث پیشرفت نمیشه
همیشه راه پیشرفت توی شغل و یادگیری و رسیدن به راهای جدید وجود داره و دنبال این نباشیم که چه کسی پنیر منو برداشت(کمی انگیزشی شد:11681:)
 
آخرین ویرایش:
بالا